قیمت گذاری تراکم ترافیک چیست؟
یکی از راهکارهای موجود برای کاهش میزان تراکم ترافیک یا به زبان سادهتر شلوغی خیابانها، استفاده از استراتژیهای قیمتگذاری تراکم ترافیک (Congestion Pricing) است. این قیمتگذاری هم میتواند بر روی یک خیابان یا یک بزرگراه اعمال شود و هم میتواند محدودهای از شهر را شامل شود. مکانیزم این روش دریافت هزینه از رانندگان برای استفاده از محدودههای مشخص شده است که این هزینه میتواند با توجه به نوع معبر، زمان روز و یا میزان شلوغی کنونی آن محدوده تغییر کند. معمولا این روش در زمانهای اوج شلوغی مورد استفاده قرار میگیرد.
این روش افراد را به استفاده از سایر گونههای حمل و نقل مانند حمل و نقل عمومی، برنامه های سفر اشتراکی یا استفاده از دوچرخه و یا حتی پیادهروی ترغیب میکند. همچنین تغییر زمان سفر و یا استفاده از مسیرهای جایگزین نیز یکی دیگر از نتایج مورد انتظار این برنامه می باشد.
کنترل حجم ترافیک و یا موفقیت در کاهش آن می تواند اثرات مثبتی بر روی سیستم حمل و نقل شهری بگذارد که از آن جمله می توان به کاهش آلودگی هوا، کاهش انتشار گازهای گلخانهای، کاهش آلودگی صوتی و بصری، کاهش مصرف سوخت و کمتر شدن احتمال وقوع تصادفات اشاره کرد.

انواع قیمت گذاری مسیر
به صورت کلی دو نوع استراتژی برای قیمت گذاری وجود دارد. یک نوع آن قیمت گذاری بر روی یک مسیر یا بخشی از آن (مانند یک بزرگراه) است که به آن (Corridor Pricing) می گویند و نوع دیگر قیمت گذاری بر روی یک محدوده از شهر (معمولا نواحی مرکزی ) که به آن (Cordon Pricing) گفته می شود.
علت وجود این دو روش مجزا، تفاوت نوع کاربران، نوع محیط کاربری و انتظارات متفاوتی است که به عنوان مثال از یک بزرگراه و محدوده مرکزی شهر وجود دارد. در بزرگراه ها هدف اصلی جا به جایی هر چه سریعتر خودروهاست در حالیکه در محدوده مرکزی شهر صرفا بحث جا به جایی مطرح نیست و موضوعی به نام دسترسی نیز مطرح است. جدای از این مورد در محدوده مرکزی شهر به غیر از خودروها، عابرین پیاده، دوچرخه سوارها و وسایل حمل و نقل عمومی نیز وجود دارند که نیازهایشان باید پاسخ داده شود. بنابراین همانطور که انتظار می رود قیمت گذاری یک محدوده بسیار دشوارتر و پیچیده تر از قیمت گذاری یک مسیر مشخص است.

تکنولوژی های مورد استفاده در بحث قیمت گذاری
سیستم های پرداخت الکترونیکی (Electronic Toll Collection (ETC) System)
وجود چنین زیرساختی برای اعمال قیمت گذاری ترافیک امری حیاتی به نظر می رسد. می توان در نقاط ورودی ناحیه مد نظر، این دروازه های ورودی را نصب کرد تا به کمک آنها رانندگان بدون نیاز به توقف وارد شوند و هزینه ها را نیز پرداخت کنند. رایج ترین روش های این سیستم پرداخت عبارت اند از:
- فناوری RFID: یک فناوری جمعآوری داده به صورت خودکار است که از امواج فرکانس رادیویی برای انتقال دادهها بین یک برچسب خوان و یک آیتم متحرک به منظور شناسایی، دستهبندی و ردیابی اشیا استفاده میکند.
- تشخیص پلاک خودروها: در این روش با استفاده از تکنولوژی های پردازش تصویر ، پلاک خودروها شناسایی و در پایگاه داده دخیره می شود.
استفاده از سامانه موقعیت یاب (GPS) و نرم افزارهای موبایلی:
استفاده از این تکنولوژی می تواند اطلاعات دقیق و در لحظه از موقعیت خودرو را در اختیار قرار دهد تا قیمت گذاری به صورت دقیق تر صورت گیرد.
نمونه های پیاده شده
سنگاپور
سنگاپور جزیره ای با جمعیتی حدود 6 میلیون نفر است. در سال 1972 به دلیل رشد اقتصادی سریع وضعیت ترافیک در این شهر بدتر شد. راهکار اول دولت وضع قوانین سختگیرانه بر روی واردات خودروها و ثبت آنها بود. تعرفه واردات بین 30 تا 45 درصد بود. هزینه ثبت خودرو نیز تا حدود 25 درصد از ارزش خودرو در بازار بود که بعدا تا 55 درصد نیز افزایش یافت. اما برخلاف این محدودیت های گسترده وضعیت ترافیک بدتر شد.

در سال 1975 سنگاور اولین برنامه قیمت گذاری خود را شروع کرد. این برنامه که یک قیمت گذاری ناحیه ای ساده بود از رانندگان در خواست می کرد برای وارد شدن به محدوده مرکزی شهر باید برچسب مربوط به مجور ورود را خریداری کرده و آن را در خودروی خود نصب کنند. قیمت این برچسب حدود 3 دلار بود که در واقع دو برابر قیمت بلیط اتوبوس بود. البته در صورتیکه تعداد سرنشینان خودرو بیش از 3 نفر می بود نیازی به خرید مجوز نبود. رانندگان با خرید یک مجوز اجازه وارد شدن و خارج شدن به ناحیه را برای تمام روز در اختیار داشتند.
از مشکلات این برنامه نیاز به نیروی انسانی زیاد برای کنترل و بررسی در اختیار داشتن مجوزها بود تا چنانچه اگر خودرویی بدون داشتن مجوز وارد ناحیه مرکزی شده بود، جریمه شود.
این برنامه در سال 1989 به بازه زمانی عصر نیز گسترش یافت و نتیجه آن در کاهش میزان ترافیک تا حدود 50 درصد و افزایش سرعت تا دو برابر بود.
از آنجایی که ترافیک در شبکه همچنان بالا بود و تراکم ترافیک وجود داشت، مسئولان سنگاپور دست به اقدامات جدید زدند. در سال 1987 سیستم متروی شهری را توسعه دادند و در سال 1990 دولت بر روی تعداد کل خودروهای جزیره محدودیت گذاشت.
تا به امروز برای مالکیت یک خودرو افراد مجبور به خرید یک مجوز برای تملک خودرو هستند که برای مدت 10 سال اعتبار دارد و بعد از آن باید مجددا هزینه آن را پرداخت کنند. بنابراین هزینه مالکیت یک خودرو بسیار بالاست. به عنوان مثال برای داشتن یک سدان جدای از هزینه های خود خودرو می بایست چیزی در حدود 50000 دلار امریکا برای مجور مربوطه پرداخت شود.
با وجود همه این اقدامات، اما باز هم شرایط مطابق با معیارهای مد نظر نبود و به همین دلیل برنامه پرداخت الکترونیکی شروع شد (Electronic road pricing). در این برنامه هزینه پرداختی به زمان و مکانی که در ان رانندگی می شود بستگی دارد و با توجه به تقاضا و حفظ کردن یک سرعت خاص عمل می کند. در نقاط ورودی محدوده مرکزی شهر و بزرگراه های اطراف آن گیت هایی وجود دارد و هزینه به صورت خودکار از حساب رانندگان با هر بار عبور کسر می شود. هزینه پرداختی بین 2 تا 15 دلار متغیر است و باعث شده است تا ترافیک بین 10 تا 15 درصد کاهش یابد.
در شکل زیر یک نمونه از دروازه های ذکر شده را مشاهده می کنید که همانطور که در شکل مشخص است هزینه مربوط به خودرو و موتوسیکلت متفاوت است.

لندن
در شهر لندن در صورتیکه بخواهید در بازه زمانی تعریف شده وارد محدوده قیمت گذاری شوید باید هزینه روزانه 15 یورویی را پرداخت کنید. این طرح از ساعت 7 صبح تا 6 بعد ازظهر و برای روزهای دوشنبه تا جمعه برقرار است. در روزهای شنبه و یکشنبه که تعطیلات آخر هفته هستند و همچنین در سایر روزهای تعطیل، زمان بندی طرح تغییر می کند و از ساعت 8 تا 12 صبح را پوشش می دهد.
پرداخت ها می تواند با استفاده از نرم افزار های نصب شده بر روی گوشی هوشمند انجام شود. همچنین دوربین های نصب شده در نواحی مختلف بر روی خودروهای عبوری نظارت می کنند.
یکی از مشکلاتی که این طرح به وجود آورده و باعث نارضایتی مردم شده است، آسیب دیدن کسب و کارهایی است که در داخل محدوده قرار دارند. همچنین ترافیک سنگین شکل گرفته در اطراف این ناحیه نیز از دیگر معضلاتی است که مردم با آن سرو کار دارند.

استکهلم
این شهر یک روش منحصر به فرد برای پیاده سازی سیاست های قیمت گذاری خود در پیش گرفت. دوره آزمایشی طرح در سال 2006 آغاز شد که هزینه آن با توجه به زمان روز تغییر می کرد. در طول ساعات اوج هزینه پرداختی بیشتر بود و در طول ساعات غیر اوج تقریبا رایگان بود. هزینه پرداختی در گران ترین حالت برابر با 5 دلار بود.
بعد از پایان دوره آزمایشی؛ مسئولان این شهر اجرا شدن این طرح را به رفراندوم گذاشتند. از آن زمان، قیمت گذاری تراکم ترافیک در این شهر باقی مانده است. از نتایج این طرح می توان به کاهش 23 درصدی ترافیک اشاره کرد.
مزایا و معایب قیمت گذاری تراکم ترافیک
مزایا
بارزترین مزیت اجرای قیمت گذاری تراکم این است که ازدحام در مسیرها را کنترل می کند و در نتیجه تاخیر را کاهش می دهد. اگر رانندگان مجبور باشند که برای ورود به بخشهای خاصی از شهر، عوارض بیشتری پرداخت کنند، احتمال استفاده از خودروی شخصی کمتر خواهد شد و ممکن است به جای آن به وسایل نقلیه عمومی مراجعه کنند.
قیمت های بالاتر منجر به افزایش درآمد نیز می شود. پول جمعآوریشده از عوارض دریافتی میتواند برای بهبود جاده ها و سرمایه گذاری در حملونقل عمومی مورد استفاده قرار گیرد، که به مسافران گزینههای دیگری برای حمل و نقل میدهد.
قیمت گذاری به کاهش آلودگی و کاهش مصرف انرژی نیز کمک می کند.
معایب
منتقدان قیمت گذاری تراکم استدلال می کنند که بار مالی سنگینی بر روی افرادی که رانندگی می کنند وارد می کند و ممکن است بر افرادی که درآمد کمتری دارند، بیشتر از دیگران تأثیر بگذارد و این نوعی تبعیض در بهرهمندی از امکانات عمومی شهر است. همچنین اثر روانی منفی را بر این اقشار وارد می کند.
از آنجایی که قیمتگذاری، مردم را از فعالیتهایی مانند رانندگی منصرف میکند، میتواند به مشاغل در بخشهای خاصی از شهر آسیب برساند. این به این دلیل است که حمل و نقل عمومی ممکن است برای برخی افراد، گزینه مناسبی نباشد و اگر مجبور شوند برای استفاده از وسایل نقلیه خود پول بیشتری بپردازند، ممکن است اصلاً به آن مناطق نروند و در عوض از جای دیگری خرید کنند.
قیمتگذاری تراکم ترافیک ممکن است درآمد را افزایش دهد، اما هزینه نظارت و مدیریت برنامههای قیمتگذاری تراکم میتواند سنگین باشد.
با این وجود طرح قیمتگذاری تراکم ترافیک در بسیاری از شهرهای جهان در حال اجرا است.
پاسخها